یادواره شهدای اکبراباد


دلنوشته بسیجیان حوزه مقاومت امام حسین (ع)
هچیرود
پایگاه مقاومت امام حسن مجتبی (ع) اکبراباد دلگشا
این دلنوشته بسیجیان حوزه مقاومت بسیج امام حسین (ع) هچیرود است که به محضر همه عاشقان و
رهروان صدیق شهیدان عزیزمان تقدیم میداریم باشد که انشائ الله موجبات رضایت حضرت حق را فراهم
اوریم . سلام بر شهیدان عزیزی که امشب به احترامشان در مسجد حضرت ابالفضل (ع) علمدار باوفای
حسین (ع) در کربلا جمع شده ایم تا یاد عزیزان شهیدانمان را گرامی بداریم و از نبودنشان در جمع ما
شکوه کنیم و عرضه بداریم که ای شهیدان عزیز , شما که برای زنده نگهداشتن احکام دین و یاری علی
زمان از جان خود گذشتید و رفتید و بر ماندن ما قهقهه زدید . و مایی که ماندیم و قرار گذاشتیم و عهد
بستیم که ارمانهایتان را پی بگیریم . اما این شد که می بینید ! شهدا شرمنده ایم . بقول عزیزی که که
می گفت عکس شهدا را می بینیم و عکس شهدا عمل می کنیم . چه تلخ است نوشتن نامه ای از درد
های این جهان فانی برای ساکنان ان دیار باقی ! نمیدانیم از کجا برایتان بگوییم و بنویسیم که نمی از
دریای رنجنامه هایمان باشد . شهدای عزیز ما از شما گله مندیم . شمایی که همه با هم به یکباره
رفتید و مایی که شاید , نه به حتم به اقتضای بهانه هایی که همیشه برای خود تراشبده ایم و می
تراشیم مجبور به ماندن شدیم تا ببینیم انچه را که نمی بایست میدیدیم . امروز کسانی یا بهتر بگوییم
ناکسانی میگویند دلاورمردی های شما ما را در مسیر تکامل و پیشرفت سالیان سال به عقب انداخت
و ما فهمیدیم و می فهمیم که این سخن نیست بلکه یاوه ها و هذیان هایی است که از قلب های بیمار
خارج میشود که مسیح هم از درمان ان عاجز است و باشد که عصای موسی کلیم الله انها را بشکافد
. شهیدان عزیز در نبود شما مدعیان مذهب پشت سر علی نماز میخوانند و غذا بر سر سفره معاویه
تناول میکنند . داعیه محبت علوی در دل دارند اما حتی یکبار نامه اش را به مالک ندیده اند و نخوانده اند
. برای جلب رضایت اکثریت جامعه حاضرند تمام اعتقادت را به ارزانی بفروشند تا مشمول رای اکثریت
شوند اما از یاد برده اند که علی (ع) اکثریت نداشت . چه بگوییم ؟ هنوز هم مادرانی هستند که
طلاهای خود را میفروشند اما نه برای کمک به دین و اصلاح کیان جامعه , بلکه برای بستن دهانهای
فرزندانی که برای تجارت تن به ابزارهای پیشرفته تری نیازمندند . شهیدان عزیز امروز دیگر بر سر زنان
و خواهران ایران زمین چادری نیست . امروز سخن گفتن از حجاب برتر خنده اور و مضحک است . در این
زمانه حرف از بازنگری در دین خدا زده میشود . برای خدا هم امروز روشنفکران ما نسخه می پیچند .
فضای جامعه ما امروز گرگ و میش گونه است . البته نه به خاطر اینکه خورشید هنوز سایه گرمش را بر
سرمان نگسترانیده است بلکه به خاطر شبیه بودن ذاتی گرگها و میش هاست ! امروز هم گرگها لباس
میش پوشیده اند و هم میش ها برای عقب نماندن از روزگار تابلوی من گرگ هستم را به گردنشان
اویخته اند ! شهیدان عزیز در جامعه بدون شما افتخار به استخوان های پوسیده نیاکان 2500 سال که
زخم سلطه را بر دوشمان گذاردند اجر و قرب بیشتری دارد تا اسم بردن از شهیدان مان و یا بازدید از
تندیس زنده و زیبا مقاومت در یکی از اسایشگاه ها یعنی جانبازان . حالا الحق و والانصاف حق داریم که
از ما گله مند باشیم که یکباره همه با هم ما را تنها گذاشتید . در نبود شما روبهکان بیشه های خالی از
شیر مستانه عربده مستی میکشند و بر سر میز تمدن در ظرفهای هیچ بار مصرفشان چوب حراج به دین
و ارمانهای ایران اسلامی زده و ان را خیرات می نمایند . در نبود شما باز هم علی سر در چاه میکند و دل
عالم را خون ! به برکت مقاومت های شما انرژی هسته ای حق مسلم ما میگردد اما دفاع از ارمانهای بلند
شما به بهانه های واهی حقوق بشر به صلاح جامعه نیست . ایا اگر شما بودید کسی جرات داشت که
این چنین بی باک و بی شرمانه به مقدسات مان توهین کند ؟ برادران شهید . عزیزان ! در نبود شما حتی
اسمان بر زمین بخل میورزد و زمین برای رویاندن ناز میکند . خواندن پرندگان دیگر صفایی ندارد . این جهان
بدون شما شبیه اخرالزمان است و علی همچنان غریب ! دیگر کسی به شمعدانی های باغچه مان اب
نمیدهد که برای ظهور مولای غریبمان دعا کند . دیگر کسی جمعه صبح ها کوچه ها را اب و جارو نمی کند
به امید انکه شاید فرزند زهرای اطهر بیاید . به خدا قسم از نوشتن این رنج نامه هایمان خجالت میکشیم
و عرق شرم بر پیشانی داریم . اما ای مردم که امشب به احترام شهیدان مان در ماه رمضان , ماه شهادت
علی (ع) در مسجدی که بر تارک ان نام بلند اباالفضل علمدار کربلا درخشیدن دارد جمع شده ایم تا یاد
شهیدان مان را گرامی بداریم چگونه میتوانیم شرمندگی هامان را شرمنده کنیم ؟ چگونه میتوانیم دلاور
مردی ها و مقاومت جانانه شهیدان مان را ارج نهیم ؟ با این همه ادعا چه میتوانیم بکنیم ؟ امروز همه ما
سر در گریبان فرو برده ایم و چشمان مان را بر نابهنجاری های جامعه مان بسته ایم انگار نه انگار که
برای ارمان ها و ارزش های اسلام و انقلاب عزیزانی را از دست داده ایم ! بیاییم فکری کنیم و طرحی نو
دراندازیم تا شاید نه بهتر است بگوییم تا باشد که دو باره بتوان همان روزهای خوب عاشقی را دوباره
زنده کرد .
الهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من خیر اعوانه
و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه