نه از تو ؛ نه از من
روزي شيخ ابوالحسن خرقانی نماز مي خواند
آوازی شنيد که :
ای ابوالحسن
خواهی که آنچه از تو می دانم با خلق بگويم تا سنگسارت کنند؟
شيخ گفت :
بار خدايا !
خواهی آنچه را که از " رحمت " تو میدانم
و از " بخشایش " تو میبينم
با خلق بگويم تا ديگر هيچکس سجدهات نکند ؟
آواز آمد : نه از تو ؛ نه از من .
« تذكره الاولياء عطار نيشابوری »
+ نوشته شده در جمعه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 10:53 توسط محمد روحانیفر
|