بسم الله الرحمن الرحیم                                                                                                  

انَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ (1)

کلام در اين آيه شريفه بسيار مبسوط و مفصل است و از وضع اين تفسير خارج است و ما بطور اختصار در چند مقام صحبت ميكنيم :

مقام اول : در تعيين ليلة القدر . اختلاف زيادى است بين سنى و شيعه بعض اهل تسنن گفتند : ليلة القدر در عهد پيغمبر بود بعد برداشته شد ، بعضى گفته اند : يك شب از شبهاى دوره سال است كه بايد تمام شبها را عبادت كرد تا عبادت شب قدر را درك كند ، بعضى گفته اند : شب نيمه شعبان ، بعضى گفته اند : يك شب از شبهاى ماه رمضان ، بعضى گفته اند : شب اول شهر صيام ، بعضى شب نيمه ، بعضى شب هفدهم ، بعضى شب آخر ، و اكثر اهل تسنن گفته اند : شب بيست و هفتم ماه رمضان ،

و لكن در اخبار شيعه چهار دسته اخبار داريم :

1) بين سه شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم ،

2) بين دو شب بيست و يكم و بيست و سوم ،

3) بخصوص شب بيست و سوم

4) هر سه شب مدخليت دارد

 در شب نوزده تقدير امور ميشود و بيست و يكم حكم ميشود و بيست و سوم مبرم ميشود.

اقول : الحق اينكه خصوص شب بيست و سوم است موافق نص بعض اخبار و فتواى مشهور از علماى اعلام، و اينكه در بعض اخبار بين سه شب يا دو شب بيان فرموده يا هر سه شب را مدخليت داده براى اين است كه عبادت شب قدر افضل از عبادت هزار ماه است كه هشتاد و سه سال و چهار ماه است، و در عبادت اول بايد تخليه كرد سپس تحليه در شب نوزده و بيست و يك شب تخليه است كه بايد از گناهان و معاصى و صفات خبيثه و عقايد فاسده توبه كرد و قلب را پاك و پاكيزه نمود و خود را آماده كرد، كه در شب بيست و سوم عبادات بدرجه اعلى قبول برس

مقام دوم در معنى قدر : بعضى گفته اند : تقدير امور ميشود در دوره سال آنچه بر هر فردى مقدر شده اما تقدير امور ازلی خداوند تبارك و تعالى آنچه موافق حكمت و مصلحت است بر هر بنده‏اى معين فرموده و در لوح محفوظ و محو و اثبات ثبت شده كه پيغمبر (ص) بعمار آخر روزى او را خبر دادند و ائمه هم ميدانستند آنچه در عالم واقع ميشود و در لوح محفوظ ثبت شده و خداوند هم آنچه در لوح محو و اثبات است ميداند و خود معين فرموده و تجديد رأى بر خدا محال است.

پس معناى قدر . قدر و منزلت است كه ميفرمايد : از هزار ماه بهتر است و شهر رمضان براى صيام و ساير ازمنه شريفه ، و شرافت شب قدر براى نزول قرآن بوده كه ليله مباركه است و شرحش ميآيد كه بركات شب قدر هم بواسطه بركات قرآن است، بلكه ميتوان گفت كه فضائل ماه مبارك رمضان هم براى نزول قرآن است كه ميفرمايد:

     شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ  

                                                                                                    بقره آيه 185

مقام سوم در اعمال شب قدر: و آن بسيار است غسل احياء تا صبح سه سوره يس أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 178 سوره عنكبوت و روم و حم دخان، زيارت ابى عبد اللَّه (ع) جوشن كبير صد ركعت نماز با هزار قل هو اللَّه دعاء قرآن سى ركعت نماز هر شب دهه آخر بعلاوه دعاهاى هر شب ماه مبارك رمضان و غير اينها از اعمال بالاخص توبه از گناهان و طلب حوائج دنيوى و اخروى.

مقام چهارم معناى نزول قرآن در شب قدر  پس از آن بر ملائكه مشهود شد الاقدم فالاقدم تا ملائكه آسمان اول كه بر تمام ملائكه مكشوف شد و اين در ماه مبارك رمضان در شب قدر بود و بواسطه اين شب قدر شرافت پيدا كرد كه قرآن مجيد بر تمام انبياء و ائمه اطهار و جميع ملائكه مكشوف شد بمشاهده لوح محفوظ و اما نزول در مدت بيست و سه سال تقريبا نجوما بر قلب مطهر حضرت رسالت آمدن روح الامين از جانب مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى‏ إِلَيْكَ وَحْيُهُ طه آيه 114. كه در واقع اين مرتبه نزول بر امت است و نظر به اينكه امت استعداد تام نداشتند كه يك مرتبه جميع قرآن بر آنها تلاوت شود لذا نجوما و تدريجا نازل ميشد.

               أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 179                [سوره القدر (97): آيه 2]

وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ (2)

و چه چيز تو را دانا كرد كه چيست ليلة القدر. اشاره باهميت و بزرگى و شرافت ليلة القدر است كه چه اندازه اهميت و شرافت دارد همان شرافتى كه قرآن بر ساير كتب آسمانى دارد، و دين اسلام بر ساير اديان، و پيغمبر اسلام بر ساير انبياء، و مؤمن بر ساير طبقات دارد كه قابل مقايسه نيست همين نحو ليلة القدر بر ساير ليالى دارد.

سپس خداوند يك قسمت فضائل ليلة القدر را بيان ميفرمايد:

                                                                                    [سوره القدر (97): آيه 3]

لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (3)

اشكال : هزار ماه تقريبا هشتاد و سه سال و چهار ماه ميشود و هر سالى يك ليلة القدر دارد چگونه ليلة القدر بهتر از هزار ماه است؟

جواب : بعضى گفته اند : مراد عبادت در شب قدر بهتر است از هزار ماه باستثناء شب قدر كه در او عبادت كنند.

اقول : گذشت كه شرافت شب قدر براى نزول قرآن بود بمعنى كه ذكر شد و قبل از نزول قرآن شب قدرى نبود .

كانه ميفرمايد : اگر هشتاد و سه سال و اندى امم سابقه در ايمان و اعمال صالحه و تقوى سير ميكردند شب قدرى كه خداوند باين امت داده بهتر است از آن هزار ماه امم سابقه و افضليت آن از جهاتى است كه بر آنها قرآن نازل نشده بود و عبادات آنها هم بپايه عبادت شب قدر نميرسيد و ملائكه نزول نميكردند و ساير فضائل بلكه شب قدر علاوه بر ليلة القدر بودنش فضائل ماه مبارك و ليالى فرد و ليالى دهه آخر رمضان را هم دارد: آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى.

تنبيه : همين نحوى كه عبادات در شب قدر بلكه در ايام و ليالى متبركه و اماكن مشرفه فضيلتش بسيار است معاصى در آنها هم عقوبتش بسيار است بعينه مثل اين ليالى و ايام متبركه مثل انبياء و أولياء و مقربان درگاه الهى است و صلحاء و اتقياء و مؤمنين هر كدام بدرجه خود احسان بآنها و محبت آنها و ارادت بآنها بسيار فضيلت دارد ظلم و اذيت و آزار بآنها هم عقوبتش بسيار است و مصداق اتم آنها خاندان عصمت  و طهارت هستند.  

                                                              أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 180

[سوره القدر (97): آيه 4]

تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ (۴)

بعضى گفته اند : روح جبرئيل امين است بدليل قوله تعالى

قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هُدىً وَ بُشْرى‏ لِلْمُسْلِمِينَ 

                                                                                                نحل آيه 102

و قوله تعالى :

    وَ إِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعالَمِينَ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ

                       بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ وَ إِنَّهُ لَفِي زُبُرِ الْأَوَّلِينَ شعرا

                                                                       آيه 192 الى 196

و بعضى گفته اند :

               جبرئيل داخل در الملائكه است و الروح بزرگتر از ملائكه

اقول : ملائكه تمام روحانى هستند و مانعى ندارد كه روح هم جزو ملائكه باشد

چنانچه میگويى : فلان قشون با فلان رئيس حركت كردند و حال آنكه رئيس هم جزو قشون است اجمالا روح رئيس ملائكه است جبرئيل باشد يا ملك ديگرى و نزول آنها در شب قدر براى دو امر است :

يكى آنكه بر امام زمان نازل شوند و آنچه در اين سال تقدير شده بنظر مباركش برسانند بامر پروردگار كه مفاد باذن ربهم من كل امر است، و گفتيم : امورى كه تقدير شده دو قسم است يك قسم امورى كه قابل تغيير نيست و در لوح محفوظ ثبت شده و انبياء و ائمه و بسيارى از ملائكه ميدانند و احتياج به تنزيل ملائكه ندارد، دوم امورى كه بر حسب حكم و مصالح و حالات بندگان قابل تغيير است و در لوح محو و اثبات ثبت شده كه لا يعلمه الا اللَّه لا نبى مرسل و لا ملك مقرب آنها را آنچه در اين سال مقدر شده خداوند تبارك و تعالى براى تشريفات ائمه ملائكه و روح را بر آنها نازل ميفرمايد و كلمه من كل امر شامل جميع امور ميشود، و ميتوان گفت كه يكى از حكم تنزيل ملائكه بر امام اين است كه بامضاء امام برسد و اگر حضرتش در حق بعضى دعا كند و شفاعت كند و از خدا درخواست نمايد خداوند براى احترام او تغيير دهد چون حكمت و مصلحتش تغيير پيدا كرده و گفتيم شفاعت اين خاندان فقط براى روز قيامت در حق مؤمنين نيست در دنيا در حين نزع در قبر در عالم برزخ هم اينها شفاعت ميكنند دفع بليات و عقوبات از مستحقين عذاب ميشود و جلب منافع كه لياقت نداشتند بآنها ميشود .

                       أطيب البيان في تفسير القرآن، ج‏14، ص: 181

امر دوم : اينكه ملائكه و روح در مجالس مؤمنين حاضر شوند و بر آنها سلام كنند و در حق آنها دعا كنند و در عبادت آنها شركت كنند و ثواب عبادت آنها را در نامه عمل مؤمنين ثبت كنند و هديه كنند ثواب عبادات خود را بمؤمنين، و اين ملائكه در جامعه مؤمنين هستند تا طلوع فجر كه مفاد:

سلام هی حتی مطلع الفجر(۵)

                                                                       [سوره القدر (97): آيه 5]

لذا مستحبّ مؤكد است احياء شب قدر كه تا صبح بيدار باشند و مشغول عبادت باشند چه عبادات مشتركه مثل ادعيه شبهاى ماه رمضان و بالاخص ادعيه سحر مثل دعاء ابى حمزه و ساير ادعيه سحر و دعاهاى دهه آخر و نمازهاى شبهاى رمضان و شبهاى قدر و دهه آخر و چه عبادات مختصه و طلب حوائج كه ملائكه براى آنها آمين ميگويند و در حق آنها دعا ميكنند و دعاء ملائكه قطعا مقرون باجابت است بخصوص كه باذن و اجازه پروردگار باشد و از همه بالاتر دعاهاى امام زمان در حق مؤمنين و دعاهاى مؤمنين در حق يكديگر و از اين بالاتر خشنودى پروردگار و خشنودى پيغمبر و ائمه اطهار.

تذكرة : سزاوار است مؤمنين در يك همچو شبى موانع قبولى عبادات را و اجابت دعوات را دفع كنند اگر حقوقى بگردن آنها است بصاحبانش رد كنند يا از آنها طلب عفو نمايند چه حق مالى باشد و چه عرضى و چه جانى از اخماس و زكوات و نذور و ديات و غير اينها، و اگر آلوده بمعاصى هستند از خدا طلب عفو نمايند و تائب شوند و اگر صفات خبيثه و اخلاق رذيله در خود مى‏بينند رفع كنند و همچو مواقع را غنيمت شمارند و دست توسل بدامن ائمه اطهار زنند بالاخص زيارت حضرت ابى عبد اللَّه (ع) كه از زيارات مخصوصه آن حضرت است، و امير المؤمنين كه ايام عزادارى آن بزرگوار است.

كه فرمود : از رحمت خدا دور باد كسى كه ماه مبارك رمضان از او بگذرد و آمرزيده نشود، و از رحمت خدا دور باد كسى كه نام مرا بشنود و بر من صلوات نفرستد، و از رحمت خدا دور باد كسى كه عاق والدين  باشد، و والدين مجرد والدين جسمانى نيست والدين حقيقى محمد و على است كه فرمود:انا و على أبوا هذه الامهو والد روحانى كه علماء اعلام باشند كه فرمود :

                اب يعلمک أطيب البيان في تفسير القرآن ، ج‏14، ص: 182

و الحمد للَّه رب العالمين و الصلاة و السلام على نبينا سيد الانبياء و المرسلين و على أئمتنا سادات اهل الجنة اجمعين و اللعن على اعدائهم و مخالفيهم و غاصبى حقوقهم و منكرى فضائلهم الى يوم الدین